هشتاد و چهار سال پیش در چنین روزی، یعنی 26 جولای 1928، استنلی کوبریک بهدنیا آمد. او را کارگردانی نوآور، کمالگرا، وسواسی، دیوانه، نابغه، هوسران، مذهبی و منزوی نام نهادهاند. مجموعهای از اضداد که کمتر میتوان در کس دیگری همهشان را سراغ گرفت. کوبریک به کمسازی مشهور بود، این کمساختن از وسواس فوقالعادهاش ناشی میشد. فیلمهای او همهژانری را شامل میشدند و در ساخت فیلمهایش به پرداخت دقیق جزییات اهمیت خاصی میداد. مشهور است برای فیلمی که نساخت و میتوانست مهمترین و کمالگرایانهترین پروژهاش باشد، یعنی ناپلئون کاتالوگی از فقط هفدههزار تصویر و نقاشی مختلف مربوط به دورهی ناپلئون جمعآوری کرده بود. برای فیلمهایی هم که ساخت بههمین گونه رفتار میکرد. از 2001، یکادیسهی فضایی بگیرید تا قتل. فیلمی که همین تازگیها دیدماش و نام محسورکنندهای هم دارد، جعبههای استنلی کوبریک، سویهی عجیب، اغواکننده و حتا ترسناکی از کوبریک که همین جمعکردن دیوانهوار اطلاعات است را نشان میدهد. فیلم یک مستند تلویزیونی ساختهی جان رانسن است که با دستیارها، عوامل ساخت فیلمهای کوبریک و خواننده!های کوبریک مصاحبه میکندو آنها از نحوهی ساخت فیلمهایش حرف میزنند. انبارهای مختلف که تا سقف پرند از جعبههای حاوی کاغذ و اسلاید و عکس و ویدیو هم نشان داده میشود.
حرکت اسلوموشن دوربین بر زمینهی جعبهها به راستی ترسناک است.شاید بشود خصوصیت دیگر کوبریک را این دانست که هیچگاه خودش را تکرار نمیکرد و در این راه حاضر بود هر ریسکی بکند. کوبریک نمونهی دیگری در تاریخ سینما ندارد. این جمله شاید کاملترین جمله در توصیف او باشد. فیلمهایش به ما نشان دادهاند که با ذهنی خلاق و سرشار از نبوغ سروکار داشتهایم. کوبریک نمونهی موفق کارگردانانی است که براین عقیده بودند که برای نشاندادن سکس و خشونت، چارهای جز نشاندادن سکس و خشونت نیست. از پیگیران این متد در سالیان اخیر شاید بشود از تارانتینو نام برد. انتخاب موسیقیهایی که حالا شنیدنشان فقط فیلمهای کوبریک را بهذهن میآورند از دیگر اعجازهای اوست. موسیقی فیلمهای ادیسهی فضایی و چشمان کاملن بسته از این نوعاند. کوبریک سینماگر خاصی بود. چه بپذیریم دیوانه بود یا نابغه، ناگزیریم که به احترامش از جا بلند شده، کلاه از سر برداریم و به تحسیناش بپردازیم.