بایگانی برچسب‌ها: معناشناسی

حل پرسشی از کتاب ترسک

ریشه‌شناسی و اینکه ریشه‌شناسی در غرب و مخصوصن در زبان انگلیسی اینقدر روش‌مند و هدف‌مدار است برایم همیشه جالب بوده است ، تمرینی را از کتاب ترسک که در پست پیشین بررسی کردم برگزیدم و سعی کردم همان‌قدر روش‌مدار و هدف‌مند باشم.

یکی از اولین تمرین‌های فصل معناشناسی کتاب ترسک را با هم حل کنیم:

پرسش:به کمک یک فرهنگ وا‌ژه‌ها که ریشه واژه‌ها را نیز در بر دارد مشخص کنید هر یک از واژه‌های زیر از کدام زبان گرفته شده‌اند و در صورت امکان سال یا زمان ورود آنها به زبان انگلیسی را نیز مشخص کنید.

m) mustard j) yacht g) lemon d) sex a) soprano
n) cinnamon k) sauna h) tulip

e) juggernaut

b) coach
l) caviar i) tea f) celery c) palaver

a) واژه اول واژه soprano  به معنای «بلندترین (زیرترین) صدای آوازی خانم‌ها» است. این واژه از ایتالیایی وام گرفته شده است و خود از واژه sopra ایتالیایی به معنای بلند گرفته شده و این واژه خود از واژه لاتین supraکه مادر واژه super است گرفته شده است. پس ریشه این واژه از لاتینی گرفته شده است و معنای نهایی آن «بلند ، بالا» است.

b) واژه دوم، واژه coach  به معنای «کالسکه ، واگن» است و ریشه آن از واژه فرانسه میانه coche و آن هم از واژه آلمانی kotsche و آن هم از واژه مجارستانی (kocsi (szekér به معنای (کالسکه) کوک (روستایی که این کالسکه در آنجا ساخته شد) می‌باشد.

c)واژه palaver به معنای صحبت کردن ، از واژه عامیانه  پرتغالی مخصوص دریانوردان  palavra به معنای گفتگو با بومیان گرفته شده است که آن هم از واژه لاتینی parabola به معنای بحث و گفتگو گرفته شده است. اولین بار در 1748 ضبط شده است.

d)واژه sex که معنای اسمی آن را بررسی می‌کنم و معنای فعلی آن هم کمابیش تحت‌تاثیر معنای اسمی است. در معنای اسمی «جنسیت» واژه سکس از کلمه لاتینی sexus «به معنای یکی از حالتهای مذکر یا مونث بودن» و آن نیز به نوبه خود از seco به معنای نصف شده و آن خود نیز از secare به معنای تقسیم کردن (هم‌خانواده با  section) . به معنای «خفت و خیز» ، «همخوابگی»‌کلمه سکس اولین بار در سال 1929 در نوشته‌های دی. ایچ. لارنس به چشم خورد که به معنای آلتهای تناسلی بود. هر یک از ضبط‌های تاریخی عبارت‌های همراه با سکس مثل «جذابیت جنسی»‌، «سمبل سکس» و … همگی به طور دقیق وجود دارند.ریشه‌شناسی واژه سکس در ویکشنری.

e) واژه بعدی که کمی تخصصی است و در حیطه دین‌شناسی هندو مطرح می‌گردد واژه juggernaut است. این واژه با حرف کوچک «j» به معنای نیروی مهیب و تخریبی است و با حرف اول بزرگ «J» نام گاری مخصوص حمل تمثال کریشنا در جشنهای هندویان بوده است. افراد پیرو کریشنا خود را زیر چرخهای این گاری می‌انداختند و خود را قربانی می‌کردند. این اسم، تغییر یافته اسم Jaggernaut که یکی از نام‌های کریشنا بوده است می‌باشد که از اسم هندی Jagannath به معنای خدای جهان گرفته شده است که خود از دو اسم ترکیب یافته است. اسم سانسکریت jagat به معنای «جهان» و اسم natha-s به معنای «خدا». مقاله مربوط به این آیین را در این مدخل ویکی‌پیدیا مطالعه نمایید.

f) واژه celery به معنای «کرفس»‌ از فرانسوی céleri در دهه 1660 و آن خود از لهجه ایتالیایی لمبارد و واژه seleri و آن از واژه لاتینی متاخر selinon به معنای «جعفری» گرفته شده است. مدخل ریشه شناسی کلمه کرفس در ویکی‌پیدیای انگلیسی را  مطالعه نمایید.

g) واژه lemon   به معنای «لیمو» از فرانسوی باستان limon‌به معنای میوه مرکبات و آن خود از عربی laimun یا پارسی (limu(n گرفته شده است که نامی عام برای میوه‌های شاخه مرکبات بوده است و آن خود از سانسکریت nimbu به معنای لیموترش گرفته شده است.

h) واژه هشتم وازه tulip‌به معنای «لاله» است، این واژه از دوواژه tulpe و tulipe به ترتیب از آلمانی و فرانسوی قرض گرفته شده است. واژه آخری خود از واژه ترکی tülbent به معنای «دستار» و آن از dulband پارسی به همان معنا گرفته شده است و مشخص است که اطلاق نام به دستار به خاطر شباهت آن با این جامه بوده است.

i) واژه tea به معنای «چای» در نهایت ریشه‌ای چینی دارد. اما سیر گذار آن از زبان‌های مختلف و در گذر سیر خود محصول چای در دنیا جالب بوده است. از پرتغالی chaa و آن از مالایایی teh و آن مستقیمن از چینی و لهجه آمویی و واژه t’e گرفته شده است. در سیر ورود واژه به زبان انگلیسی مسیر مختلف کشورهای چین، ایران، روسیه ،‌آلمان، فرانسه ، پرتغال دیده می‌شود. واژه چای کیسه‌ای (tea bag) برای اولین بار در سال 1940 ضبط شده است.

j) واژه بعدی واژه yacht  با تلفظ (/ˈjɒt/) به معنای نوعی کشتی کوچک تندرو است. از واژه نروژی jaght به معنای «کشتی شکار یا تعقیب» گرفته شده است. همه  واژه jachtschip است. که آن هم از آلمانی محاوره‌ای رایج در شمال آلمان و واژه jagen به معنای تعقیب ، شکار گرفته شده است. ریشه اولیه آن jagojanan* است که همان ریشه  نیا-ژرمنیک می‌باشد.

k) واژه بعدی sauna یا همان واژه «سونا» است که وارد پارسی نیز شده است. ریشه این کلمه فنلاندی است که نوعی حمام بخار فنلاندی است که به حمام و اتاق آن اطلاق می‌شده است. ریشه نیایی آن*savńa بوده است.ریشه‌های مشترکی با واژه های دیگری از زبان‌های استونیایی و شاخه‌ةایی از زبان روسی دیده می‌شود، یکی دیگر از زبان‌های فنلاندی به نام سمی (sami) نیز واژه‌ای به نام suovdnji به معنای سوراخی کنده‌شده در برف دارد.در نهایت ریشه این کلمه با همین تلفظ از فنلاند وارد زبان انگلیسی شده است.

l) واژه caviar ،«خاویار» از واژه فرانسوی caviar و آن به نوبه خود از ترکی و آن در نهایت از پارسی xaviar گرفته شده است. خود واژه خاویار از دو واژه خایه به معنای تخم و خود واژه تخم از ایرانی میانه «خایک» و آن از ایرانی باستان *qvyaka و آن از نیا- هند و ایرانی *owyo-/*oyyo گرفته شده است.جزء دوم هم «دار» به معنای پسوند دارایی است. پس همه واژه خایه‌دار بوده است. این اطلاعات ارزشمند را و البته بیشتر دیگر اطلاعات مدخلَهای دیگر را از سایت بسیار وزین «ریشه‌شناسی برخط» یا etymonline.com برگرفته‌ام. البته ویکی‌پیدیای پارسی نیز نظریه دیگری را مطرح می‌کند و ریشه واژه را خاگ‌آور به معنای «تخم‌آور» می‌داند که چون مدرکی ارائه نشده در درستی آن باید دودل بود.

m) واژه mustard به معنای «خردل» است و ازفرانسوی باستان moustarde  و آن از moust به‌معنای شراب تازه «must» گرفته شده است. این نام به این خاطر به آن داده شد که باید برای به عمل آوردن خردل به دانه‌های آن شراب تازه اضافه می‌کردند.

n)  واژه cinnamon به معنای «دارچین» استو بازهم از فرانسوی باستان cinnamone (قرن 13ام) گرفته شده است. آن از لاتینی cinnamum, cinnamomum گرفته شده و این دو از واژه‌ای یونانی kinnamomon که خود آن به نوبه از واژه‌ای فینیقی که با واژه عبری qinnamon هم‌ریشه‌بوده است گرفته شده‌اند. که از باریک کردن پوسته  درختش به دست می آمده است.

پس‌نوشت:

الف) دیدن چندین ریشه پارسی در میان این واژه‌ها خیلی خوشحالم کرد.

ب) فیلم «کتاب قانون» را دیدم. از میری که ناامید بودم ، از رحمانیان هم شدم.

بیان دیدگاه

دسته زبان‌شناسی

معناشناسی، لری ترسک

کتاب «زبان‌شناسی تاریخی» ‌نوشته لری ترسککتاب «زبانشناسی تاریخی»‌ لری ترسک را که چندسال پیش خریده بودم و نصفه و نیمه ولش کرده بودم ، دوباره شروع به خواندن کرده‌ام. ترسک که استاد بررسی مقابله و نوع «موردی» زبان‌شناسی است ، خیلی روان و راحت توضیح داده و مثلن در یکی از فصل‌های همین کتاب که به معناشناسی (Semantics)  می‌پردازد مثال‌های مختلفی درباره تغییرات معناشناسانه یا (Smenatic changes) آورده است ، جالب اینکه خودش متخصص زبان باسکی است و چند مثال جالب هم از این زبان آورده است. در پایان هر فصل هم تمرین‌هایی وجود دارد که واقعن برای حل آنها باید دست به دامن فرهنگ واژه‌ها بشوی تا بتوانی به آنها درست جواب بدهی.خواندن آن را به همه پیشنهاد می‌کنم.

2 دیدگاه

دسته معرفی کتاب, زبان‌شناسی